برای كامیابی مشاركت در یك سازمان ضرورت دارد كه مقدماتی فراهم آید تا معنی و مفهوم مشاركت به خوبی تحلیل شود و افراد درستی و سودبخشی آن را باور كنند. بدین سبب زمینهسازی و بسترسازی فرهنگی برای آماده كردن همه كسانی كه در پرتو نظام مشاركت قرار میگیرند بایسته است. پس از آن باید مدیران ارشد، میانی و پایه را برای حمایت و پشتیبانی از این نظام معتقد و همراه گردانید. حمایت مدیران ارشد سازمان در شمار ضرورتهای نخستین قرار دارد. بعد از آنكه فضای سازمان برای رواج نظام مشاركت آماده و پذیرا گردید، باید به موارد زیر توجه كامل شود: پیش از آغاز رسمی نظام مشاركت، زمان كافی برای آشنایی كاركنان با این شیوه مدیریت فراهم آید. اجرای برنامه مشاركت در زمان اضطرار و موقعیتهای فوری و فوتی هرگز جایز نیست؛ هزینههای مادی و معنوی نظام مشاركت نباید از سودهای مادی و معنوی آن افزونتر باشد؛ موضوع مشاركت، باید با كار مشاركتكنندگان مربوط باشد تا مشاركتكنندگان از خود علاقه و دلبستگی نشان دهند؛ مشاركتكنندگان برای برقراری ارتباط و داد و ستد اندیشهها و افكار آموزشهای لازم را ببینند؛ مشاركت نباید بیم از دست دادن شغل را در میان شركتكنندگان پدید آورد؛ شركتكنندگان و دستاندركاران مشاركت توانایی و آگاهی كافی داشته باشند؛ نوعی یگانگی و وحدت در سراسر سازمان وجود داشته باشد تا هر واحد جداگانه نتواند تصمیمهایی بگیرد كه استراتژی سازمان، ضرورتهای قانونی و موانعی از این قبیل را زیر پا بگذارد.
یكی از صاحبنظران دانش مدیریت بر این باور است كه برای كامیابی شیوه مدیریت مشاركتجو در تشكیلات سازمانی شرطهایی به شرح زیر باید حاضر و آماده باشد: پشتیبانی و درگیر شدن مدیریت عالی سازمان و جامعه كاركنان در امر مشاركت، احساس نیاز به مشاركت برای بهتر كردن اوضاع كاری، پشتیبانی كاركنان از راه استقرار نوعی از شیوههای مشاركت در سود یا بهره كار، پیوند بلندمدت یا استخدام با امنیت شغلی، كم كردن تفاوتهای حقوق و منزلت شغلی و تضمین حقوق فردی، پیگیری نتیجههای برخاسته از كوششهای مشاركتجویانه، وجود مشاوران شایسته و كاردان، برقراری نگرش منظومهای، و مشاركت را كوشش بلندمدت به شمار آوردن (طوسی، 1380).
به نظر بسیاری از متخصصان توسعه، راه شركت دادن مردم در امور مربوط به خودشان آن است كه نخست به آنان اجازه داده شود تا اقدام به تعیین هدفهای برنامه خود نمایند و آنگاه مورد حمایت قرار گیرند تا بتوانند فعالیتهای خودیارانه را سازماندهی كنند (امیرانی، 1373).
نظرات شما عزیزان: